رابطه یوزپلنگ با انسان
یوز به دلیل سرعت بسیار بالایش در گرفتن طعمه از دیرباز توسط انسانها اهلی و نگهداری میشد. کهنترین نشانههای اهلیسازی این جانور به هزاره سوم پیش از میلاد در میانرودان بر میگردد. مُهری از این دوران، یوزی را در کنار انسانی به تصویر میکشد در حالی که قلادهای بر گردن و پوشینهای بر سر دارد. در آرامگاهها و نیایشگاههای مصری نمونههای بینظیری از تصاویر این جانوران دیده میشود. با آنکه بهرهگیری از یوزها در مصر به دودمان سوم باز میگردد، بسیاری از نقاشیهای دودمانهای هجدهم و نوزدهم آنها را آنگونه به تصویر میکشند که گویی از دیدگاه علاقهٔ مردمان بهشان رقیبانی برای سگها در شکار بودند. مردمان مینوسی این جانوران را از مصر به سرزمین کرت وارد میکردند.
در زمانهای بسیار آغازین مصر سفلی، خدای مافدت به شکل یوزی بود که مورد پرستش قرار میگرفت و نمادی از پادشاهی به شمار میآمد. در دوره
فرعونها نیز یوزهای تربیتشده همراهان نزدیک پادشاهان بودند و به صورت نمادین از تاج و تخت دفاع میکردند. تعداد بیشماری تندیس و تصویر از یوزها در آرامگاههای مصری، از جمله آرامگاه توتانخآمون، یافت شدهاند. در دید مصریان باستان، یوز میتوانست روح شاه درگذشته را به سرعت به جهان پس از مرگ برساند.
یوزها به سادگی توسط انسان تربیت میشوند و به آن در گرفتن شکار کمک میکنند. آنها هیچ خطری برای انسان ندارند و تاکنون هیچ نمونهای از حملهٔ این جانوران به انسان گزارش نشدهاست. این جانوران حتی در صورت گرفته شدن توسط انسانها مقاومت اندکی از خود نشان میدهند. آنها در اسارت اقدام به جفتگیری نمیکنند. در خاطرات جهانگیر، پسر اکبر بزرگ، آمدهاست که اکبر تعداد زیادی یوز داشت که هیچ کدام از نرها با مادهها نمیآمیختند. از میان هزاران یوز اکبر، تنها یک نر با مادهای آمیخت و «این بسیار عجیب بود». اکبر آنچنان مشتاق دیدن آمیختن دو یوز با هم بود که تعدادی از آنها را رها در قصر آزاد گذاشته بود «اما دریغ از رسیدن به آرزویش.»دربارهٔ علاقهٔ اکبر به یوزها در تاریخ آمدهاست که او ۳۰۰۰ یوز برای شکار پرورش داده بود. یوزها در حالی که چشمبند به چشم داشتند در جلوی شاه به محوطهای پر از آهو برده میشدند و پس از بازکردن چشمبندشان، به سرعت به سوی طعمه میدویده، آن را شکار میکردند.
علاقهٔ اکبر به یوزها به دلیل سرعت بالایشان در گرفتن شکار در میان دیگر شاهان و فرمانروایان نیز وجود داشت. فرمانروایانی چون چنگیز خان مغول و شارلمانی نیز تعداد زیادی یوز نگه میداشتند. آنها جانور را در جلوی تعدادی آهو آزاد میکردند و یوز پس از برداشته شدن چشمبندش به سرعت اقدام به دنبال کردن آهو و شکارش میکرد.